دلایل خاص حضور در انتخابات

ابتدا ضمن فرستادن درود به تمام مبارزان سیاسی داخل و خارج از کشور در هر دسته و گروه و مسلک لازم دانستم نظرات شخصی و البته نتیجه گیری های خودم را در مورد قدرت رای مردم هرچند آنها خوانده نشود در دراز مدت و تاثیر عملکردشان در جامعه را در اینجا بیاورم.

عملکردی که امکان دارد در آینده باعث شود من باز هم قسم خود را در مورد رای دادن بشکنم و دوباره حتی شده برای جلوگیری از نفوذ بیش از پیش دیکتاتور های حکومت اسلامی ایران خلف وعده ای مجدد با خود داشته باشم.

بعد از انتخابات دور اول ریاست جمهوری سید محمد خاتمی و رای بالای داده شده به ایشان افراد زیادی به این موضوع پی بردند که مردم تا چه حد با حکومت اسلامی مخالفند.

در انتخابات ششمین دوره مجلس شورای اسلامی، در تاریخ ۲۹ بهمن ۱۳۷۸ خورشیدی، برگزار گردید. از مجموع ۳۸٬۷۲۶٬۴۳۱ نفر واجد شرایط رای دادن، ۲۶٬۰۸۲٬۱۵۷ نفر، در انتخابات شرکت کردند. در این دوره از انتخابات، جبهه دوم خرداد توانست که در اکثریت مطلق حوزه‌های انتخابیه، پیروز شود. در تهران بزرگ، فهرست نامزدهای پیشنهادی حزب جبهه مشارکت ایران اسلامی، ۹۰٪ کرسی‌های نمایندگی این حوزه انتخابیه را کسب کرد.

از نکته های جالب این انتخابات این بود که  اکبر هاشمی رفسنجانی (رییس مجمع تشخیص) که در شمارش جنجالی آرا توسط شورای نگهبان به عنوان نفرات آخر با ارای پایینی از تهران به مجلس راه یافته بود اعلام انصراف کرد و به نظر من در آن مقطع رفسنجانی به این موضوع پی برد که حمایت مردم و پشتوانه رای مردم در چه حدی مهم است که توانست هاشمی را صورت غیرقابل تصوری به زمین بزند طوری که هرگز آن قدرت همیشگی را دوباره بدست نخواهد آورد.

و در ضمن هاشمی بعد از آن سعی کرد طوری عمل کند که به مردم نزدیک تر باشد تا به حکومت البته نسبت به عملکرد همیشگی خود.

و بعد از آن در انتخابات آتی و بعد از تخلفات گسترده در انتخابات ریاست جمهوری در سال 1388 که بعد از وقایع اسفناک اخیر بر همگان واضح شد که افرادی چون رهبری ایران و حامیان او و دولت احمدی نژاد جنایتکارانی بیش نیستند.

و اما بعد از عملکرد اخیر باند احمدی نژاد به هر حال حتی افرادی چون سید علی خامنه ای و تمام سردمداران حکومت فعلی به این نتیجه رسیدند که رای مردم در چه حد مهم است و تقلب در آن می تواند باعث حتی نابودی وضرر مستقیم بر خود حکومت و عاملان تقلبات گسترده می باشد. و به هر حال خواهند فهمید که برای ادامه کار نیاز به استفاده از رای مردم و گرفتن کمک از مردم دارند.

و حتی رهبر ایران به یقین به این نتیجه تا به حال رسیده است که بزرگترین اشتباه تاریخی را با حمایت از دولت کودتای احمدی نژاد کرده است. زیرا با این حمایت حماقت گونه گروهی را به میدان آورد که ممکن است در نهایت همین گروه ریشه های راستگرایان سنتی حاکم بر ایران و از جمله سید علی خامنه ای را بزنند.

گرچه نتایج انتخابات اخیر ریاست جمهوری و در پی آن تظاهرات ها و جنایات حکومت ایران برای مردم هزینه ای سنگین داشت و جوانان بسیار با ارزش ایرانی کشته و زندانی شدند اما می تواند باعث نابودی سردمداران حکومت شود.

نتیجه منطقی من از این اتفاقات اینست که از تنها راههای واقعی حل مشکلات اخیر و تغییر حکومت تنها اصلاح قدم به قدم و شرکت در انتخابات هایی است که افراد مقبول تری  بهتوانند رای لازم را بدست آورند.

ضمنا این نکات فراموش نشود که حکومت سراسر زور ایران هرگز در شرایط کنونی و با توجه به اختلافات داخلی شان

نمی تواند بدون حمایت مردم جلو برود و ممکن است لازم باشد برای رسیدن به این هدف یعنی ایجاد دموکراسی واقعی در ایران از نردبان حکومت اسلامی بالا برویم. گرچه در مقطع خود تمام جنایتکاران به سزای عمل خود خواهند رسید.